دوستان سلام دوستان تو این مدت امید وارم که تونسته باشم خندونده باشمتون تو این مدت بهترین نبودم
اما دوست دارم بهترین روداشته باشم لطفان نظرتون را برام بزارین
ممنون که مثل همیشه حامی و یاور بنده حقیر شدین یه خواهشی که ازتون دارم اینه که اگه ممکنه وبلاگمو اگه امکان داره تبلیغ کنید که ممنون دارتون میشم اگه که نه بازم ازتون ممنونم یکی دیگه که واسه هر پست اگه امکان داره نظرتون رو بکین که وبلاگم رو به سوی وب بهتری سوغ بدم از همتون ممنونم دوستان اگه شوخی یا هرچیزی از من یا هر کدوم از نویسنده ها شده معذرت میخوام و تشکر میکنم از فرشاد و سهیل دو دوست گل من
دختره تو فیس بوک استاتوس زده لباسای عیدم انقدر قشنگه..!
من نه کاری به اون ۶۷نفری که لایک کردن دارم،
نه اون ۳۰ و خرده ای نفری که کامنت گذاشتن.،،
من فقط به نیت اون ۵ تا احمقی که اینو اشتراک گذاری کردن، ۵بار سرمو کوبیدم به دیوار!
.
ینی تنها چیزی که الان منو آروم میکنه اینه که گزینه حمله نظامی هنوز رو میز اوباماس
(سوکس شم اگه دروغ بگم) سر سفره نشسته بودیم مامانم گفت برو اون فلفل ها رو بیار با آبگوشت بخوریم پا شدم آوردم تعارف کردم هیشکی نخورد بعد خودم یه دونشو خوردم از بس تند بود آتیش گرفتم بعد مامانم به بابام میگه مرد دیدی گفتم این فلفلا شیرین نیستن؟؟ یه لحظه از شدت محبت اشک تو چشمام حلقه زد. فک کنم شرایط من از بچه سر راهی گذشته، در حد موش آزمایشگاهی روم حساب میکنن تو خونi
امروز از صبح خونه تنها بودم
وقتی هم بقیه اومدن ، مامانم بهم گیر داده میگه
چرا خونه اینقدر مرتب شده و هی میگه چی شده ؟؟؟
چه عجب ترو تمیــز کردی ؟؟
تا مامانم رفت تو اشپزخونه بابام یواش در گوشم گفت
دیـــوس ، وقتی یکی رو هم میاری خونه
بعدش اینقدر خونه رو مرتب نکن که شورش در بیاد :|